اما با تمام قوای خود این حركت و نهضت را پیش بردند كه خداوند بوسیله خدمات واقعی اینها و ارزشهای والاءدین به اینها زندگی راحت و آرامش عنایت فرمود كه كفار و ملحدین دنیا انگشت به دهان گرفته در تعجب افتادند كه اینها چطور این زندگیشان را به راحتی میگزارند در حالی كه مال و متاع، پست و مقام دنیا همگی از آن ماست و اینها هیچی ندارند اما در زندگیشان هیچ اضطراب و ا استرسی آنهارا تهدید نمیكند وبه همین زندگی فقیرانه و درویشانهای كه دارند راضی هستند و قناعت را پیشه میكنند پس خداوند مطابق به گمان آنها با آنها فیصله نمود چنانچه این مضمون در حدیث نبوی مذكور است (أنا عند ظن عبدی بی) پس بدانید كه راحتی و آسایش دنیا در زرق و برق دنیا نیست و همچنین اسباب و آلات دنیا هیچ دردی را دوا نخواهند كرد تا مادامیكه مدد و نصرت خدواند شامل حال كسی نشده و آنرا در آغوش نگیرد آن موقع همگی در ورطه هلاكت و بربادی بسر خواهند برد كسانی كه قبل از بعثت رسول معظم اسلام به بت پرستی و ضلالت و گمراهی و زنده در گور كردن كودكان، و جنگ و جدال میگذراندند و همه دنیا در تاریكی و ضلالت بسر میبرد هیچ یكی آرامش و راحتی قلبی نداشت بلكه همگی در اضطراب ،غم وغصه زندگیش را سپری میكرد كسی حاضر نبود كه كسی دیگررا به بزرگی یاد كند یا اینكه احترام و اعزاز دیگری را بكند بلكه همگی در فكر درگیری و اختلاف در جامعه بودند همیشه فكر واندیشه میكردند كه جامعه را به یك نحوی به فساد بكشانند و مردم مملكت به تباهی وهلاكت سوق دهند اما خداوند به طفیل نبی آخر الزمان، خاتم پیامبران، هادی گمراهان، حضرت محمد مصطفی این قشر عظیم انسانیت را به مسیر هدایت و كامیابی سوق داد و خداوند در زندگیشان تحول ایجاد نمود كه واقعا خداوند یك لطف شایانی در حق آنها نمود و آنها را از ضلالت و گمراهی همیشگی نجات داده و در دامن اسلام و ایمان پناه داد آن موقع كه زندگیشان بدون اسلام میگذشت هیچ آسایش و راحتی قلبی در جوامع بشری نداشتند بلكه زندگیشان برگرفته از اضطراب و غصه بود و الان كه در سایه ایمان و اسلام آمدهاند هیچگونه اضطرابی در زندگیشان نمیبینند بلكه با معیت پیامبر بصورت آسایش و راحتی زندگیشان را میگذرانند و رسول مكرم اسلام در هر اموری آنها را راهنمائی نموده و در هر مشكلاتی آنهارا تسلی میداد كه اینها همگی از جانب خداوند است انقلابات و تحركات دنیا از جانب اوست پس اگر انسانیت به آن ذات احدیت رجوع نموده و تسلیم فرمان او باشد خداوند آنرا مدد و نصرت مینماید و درهر میادین و معركه جهان او را سرخ رووسرافراز خواهد نمود.
خداوند در كلام مقدسش ارشاد میفرمایند:(من عمل صالحا من ذکرا او انثی و هو مومن فلنحیینه حیاه طیبه و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون) [النحل/97]S سورة نحل 97 این وعده «حیوة طیبة» خداوند كه وابسته به ایمان و اعمال صالحه است یك گوهر گرانبهائی است كه به بندگان خالص خودش اهدا مینماید و آنها را به این نعمت آسایش و آرامش زندگی خوب نوازش كند.
این زندگی دنیا اگر پر از غم و غصه باشد انسان نمیتواند به كمال اطمینان زندگی كند همگی فكرش به اسباب و آلات دنیا و وسائل كه وابسته به زندگی است میباشد و نمیتواند به آرمان و قلههای زندگی دست بیابد و هدف اصلی زندگیاش را درآنها ایفا كردن آنها،بگذارندودر آن موقع با مشكلات زندگی دست و پنجه نرم میكند و هیچگونه آسایش نخواهد دید پس عزیزان بدانید كه همگی اطمینان و آرامش قلبی انسانیت در اسلام و ایمان است و در غیر اسلام اطمینان قلبی نیست چنانچه حضرت عمر دریك جمله به یادماندنی ارشاد فرمود:«الاسلام دین العزة و من ابتغی العزة لغیره اذله الله» حضرت عمر به جهانیان عرضه نمود كه اسلام دین عزت و عظمت، سربلندی، آرامش قلبی و سرافرازی است هر كس كه عزت و آرامش را در غیر دین اسلام تلاش كند یا اینكه در مادیات و وسائل دنیا تلاش نماید خداوند به او لباس ذلت و خواری میپوشاند پس كسانیكه دربدو اسلام در حال كفر،شرك و یهودیت زندگیشان را میگذراندند پریشان بودند و زندگی سخت را سپری میكردند اما زمانیكه به دعوت نبی مكرم اسلام لبیك گفتندبعد با زبان مباركشان اعتراف و اقرار نمودند كه الان ما به آسایش و راحتی زندگی میكنیم و این تمام افتخارات را از آن اسلام میدانیم چونكه تفكر و اندیشه كفر و شرك تمام زندگیمان را تباه و هلاك میكرد نه اینكه فقراء و مسكینان و جاهلان در دائره اسلام آمدند وروشنفكران وثروتمندان سرداران خودشان را دور نگه داشتند بلكه دانشمندانی یهودی بنام عبدالله بن سلام وكعب احبار و سردارانی مانند ابوسفیان و عمر بن خطاب وغیره و ثروتمندانی مانند دیگر اصحاب به دامنه اسلام آمدند.
اسباب راحتی و آرامش قلبی:
1- زندگی در سایه اسلام 2- نماز 3- ذكر الهی 4-اطاعت خدا ورسول 5- تقوا وخدا ترسی ذكر معنی عمومیتی دارد كه گاهی بمعنی نماز، و گاهی بمعنی تلاوت قرآن، وهم بمعنی تسبیح و تهلیل و تحمید و غیره است.
امروزه اگر بررسی نماییم عموما در عالم، پریشانی برهر قشر وافراد جامعه حكم فرماست چرا؟ چونكه ما به موازین شرع وحكم واقعی قرآن و حدیث عمل نمیكنیم بلكه فقط آنها را در محدوده شعار قرار دادهایم یا اینكه اسلام و مسلمانی خود را باندای شعاری به جهانیان عرضه میكنیم همین كه هر روز خبر پریشانی و اضطرابی را از روزنامهها و اخبار و رسانههای گروهی میشنویم و حاضر هم نیستیم كه بطرف آن ذاتی كه با تمام نعمتها مرا نوازش داده برگشته و رضایتش را كسب نمائیم، امروزه ما تمام افراد جامعه و یا اینكه قشر انسانیت را راضی میكنیم اما به فكر رضایت خداوند نیستیم در حالیكه ندای ملكوتیأَلَابِذِكْرِاللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ [الرعد/28] به گوشهای ما طنین افكن است.
حضرت سلمان فارسی میفرمایند:چون كسی در اوقات راحتی، خوشی و توانگری ذكر و یاد الله را میكند، چون به او سختی و مشكلی برسد فرشتهها میگویند: این صدای آشنائی است واز بنده ضعیفی است وبه در گاه الله سفارش میكنند و كسی كه در وقت آسایش و رحمت، الله را ذكر نكند و هنگامی كه سختی و مشكلی برای او پیش آید الله را یاد كند فرشتهها میگویند چه صدای نا آشنائی است.
یك مرتبهای حضرت ابوذر خدمت رسول خدا> حاضر شده فرمودند ای رسول> مرا توصیه نمائید پیامبر توصیههای زیادی به وی نمود از آنجمله اینكه: من ترا به تقوای خداوند (یعنی خدا ترسی) توصیه میكنم، زیرا تقوا ریشه و اساس تمام چیزهاست و به تلاوت قرآن كریم و ذكر خداوند اهتمام كن زیرا باعث تذكره تو در آسمانها میشود و در زمین سبب نور قرار میگیرد و در اكثر اوقات خاموش باش تا بدون نیكی هیچ سختی از زبان تو بیرون نیاید این امر شیطان را دور میكند و در كارهای دین كمك میكند- اگر محتوای این توصیه عظیم الشان بررسی شود خواهیم یافت هر سخن و قول پیامبر سراسر رحمت و نورانیت است و این رحمت باعث آرامش خاطر انسانیت قرار میگیرد و انسانیت میتواند به تكالیف شرعی خودش به نحو احسن عمل نماید و به طرف منكرات و فساد اخلاقی روی نمیآورد و همگی فكرش به راحتی و آسایش قلبی و باز سازی زندگیاش در دنیا و آخرت خواهد بود.
در حدیث دیگر كه راویاش ابوهریره و ابوسعید خدری میباشند پیامبر درباره ذكر كنندگان (یا اینكه كسانی كه به ذكر و یاد الله مشغول و مصروف هستند) در یك جمله میفرمایند:و نزلت علیهم السكینة یعنی خداوند بر ذاكرین سكینه و آرامش نازل میفرماید علامه نووی میفرمایند كه سكینه یك چیز مخصوص است كه شامل آرامش و رحمت است و به همراه فرشتگان نازل میشود در آیهای كه قبلا ذكر گردید اینكه به كسانی كه در دائره اسلام وارد شده و اعمال صالحه انجام دهند یك زندگی گشاده و فراخ و خوش تنعمی عنایت میفرماید، جمهور مفسرین میفرمایند كه مراد از این زندگی زندگی پاكیزه و لطیف و آرامش و راحتی دنیا است اما بعضی آنرا آخرت قرار دادهاند اما طبق قول جمهور مراد این نیست كه او با فقر و فاقه و امراض مواجه نمیشود بلكه اگر گاهی موجه با تنگی معاش و مشقتی مواجه شود. پس دو چیز نمیگذارد كه پریشان باشد یكی قناعت و عادت به زندگی ساده كه در تنگدستی هم میگذرد. دوم این عقیدهاش كه به من در مقابل تنگی و امراض، در آخرت نعمتهای عظیم الشانی خواهد رسید، بر خلاف كافر و فاجر كه اگر به فقر و مرض مبتلا گردد، پس هیچ وسیله تسلایی برای او وجود ندارد عقل وهوش را از دست میدهد و بسا اوقات كار به خودكشی میرسد اگر به وسعت عیش نایل گردد پس حرص ازدیاد او را رها نمیكند كه به آرامش بنشیند وقتی میلیونر باشد فكر واندیشه میلیاردر بودن، زندگی او را خراب میكند.
ابن عطیه فرموده است خداوند در دنیا مؤمنان را هم به شادی و انبساط و زندگی پر لطیف مینوازد كه در هیچ حال متغیر نمیباشد هنگام صحت و وسعت پر لطف شدن، زندگی روشن است بویژه وقتی كه بدون ضرورت، حرص ازدیاد مال دامنگیر او نیست زیرا این است كه انسان را در هر صورت پریشان میكند.
اگر به تنگدستی یا مرض مبتلا شود پس با توكل كامل بر وعدههای خداوندی و امید قوی به این كه بعد از مشكل، آسانی و بعد از سختی راحتی میآید نمیگذارد زندگی براو تنگ می گردد چنان كه كشاورز وقتی بذری میافشاندوتاهنگام برداشت با چه مشقت هائی دچار میگردد، ولی همه را به این خاطر، راحت تصور میكند كه بعد از چند روز، ثمره بزرگی از آن بدست خواهد گرفت، تاجر در تجارت خود و كارمند در انجام وظیفه خود، چقدر سختی و مشقت، بلكه بسا اوقات ذلت تحمل میكند ولی او در دل خود خوشحال است كه پس از مدتی، حتما نفع تجارت یا حقوق كارمندی به او میرسد.
مومن هم معتقد است كه در مقابل هر مشقتی، به من پاداش میرسد و در آخرت به پاداش دایم آن به صورت نعمتهای عظیم الشانی نائل میگردد. واقعا این حیات طیبه و آرامش قلبی برای هر مؤمن واقعی است كه خداوند بوسیله اینكه آن مؤمن تسلیم فرمان ودستورات خداوند شده خداوند او را به یك روشی از زندگی دنیا بهرهمند نموده كه با آسانی و فراخی نعمت الهی این زندگی چند روزه را پشت سر میگذراند.
در آیه دیگر كه خداوند اطمینان و آرامش قلبی را برای مؤمن بیان فرموده:أَلَابِذِكْرِاللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ [الرعد/28] مقصود از این آیه كسانی هستند كه به خدا ایمان آورده و به یادو ذكر او مشغول هستند یعنی اینها اعجاز قرآن را برای دلالت بر نبوت كافی میدانند وخواستههای بی جا تقدیم نمیكنند پس اگر این نحوه در زندگی شخصی آمد گویا مصداق آیه كریمهرِجَالٌ لَاتُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌوَلَابَیْعٌ عَنْ ذِكْرِاللَّهِ [النور/37] قرار خواهد گرفت آن موقع خداوند او را از خاصان خود قرار میدهد كه هر تمنا و آرزو، یا هر درخواستی را كه میخواهد از حبیب و دوست حقیقی خودش عرضه نماید خداوند لایزال فورا او را دستگیری نموده وبه سخنان او گوش فرا خواهد داد پس عزیزان این ذاتی كه با تمام نعماتش مارا بهره مند نموده او را فراموش نكنیم و هر آن و لحظه به یاد و تذكره آن بپردازیم تا این دل مرده ما بیدار شده و زنده گردد تا به اعمال واجبه اسلامی بیشتر عمل نمائیم. خداوندا این مجد و عظمت اسلام از دست رفته را دوباره به سوی ما بربگردان. آمین.
چه خوش باشدكه بایادخداوند تمام لحظه ها دل گیردآرام.
بر گرفته ازنشریه داخلی حوزه عین العلوم گشت روزنه ای از اسلام
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت